کد مطلب:37458
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:26
رابطه قضا و قدر با جبر و اختيار و توحيد افعالي و اين كه خدا فاعل مطلق است و خلاصه مباحثي از اين قبيل چيست؟ مثلاً استادي به من گفت فرضاً اگر ابنملجم، يك آن متحول ميشد و تصميم ديگري ميگرفت قاتل حضرت علي (7) نميشد پس مسئله قضا و قدر چه ميشود؟
ابتدا لازم است مفهوم اصطلاحي قضا و قدر را توضيح دهيم:
آفرينش عالم طبق قوانيني الهي است. اين كه هر موجودي چگونه باشد و چه ويژگيهايي داشته باشد، طبق مشيت الهي بوده و به همان صورت آفريده ميشود. (مفهوم قدر)
و نيز اين كه هر سببي، مسبب خاص خود را دارد و هيچ مسببي بدون سبب خاص خود محقق نميشود، و فاعليت فاعلها در طول فاعليت خداوند است، نيز طبق قانون حتمي الهي است. (مفهوم قضا) از جمله قوانين اين است كه انسان موجودي بااراده و اختيار باشد ولي نه به صورت مطلق; همان طور كه جبر مطلق نيز بر او حاكم نيست. مثلاً اين كه ما فرزند كدام پدر و مادر باشيم، در كدام منطقه و با چه ويژگيهايي به دنيا بياييم و ... ، تحت اراده و انتخاب ما نيست; بلكه طبق مصلحتي است كه خداوند به آن عالم است و از آن جا كه خداي متعال حكيم است، افعالش نه تنها بيهوده نبوده بلكه خير محض است و چون جواد مطلق و فياض است، هر آن چه بنده در راه رسيدن به سعادت واقعي به آن نياز دارد در اختيارش ميگذارد; اما اين كه انسان از امكانات بيشماري كه در اختيارش نهاده شده، چگونه استفاده كند، تحت اختيار خود اوست. خداوند با فرستادن راهنمايان الهي و دادن عقل، استعداد و ظرفيتهاي فراوان، بهترين كمك را در راه پيمودن مسير صحيح و انتخاب احسن، نموده است ; اما گاهي انسان بهرة مفيد برده و سعادتمند ميشود و گاه با غفلت از آنها دچار شقاوت ميگردد. خلاصه اين كه: در بخش فعل و تكليف، انسان مجبور نيست بلكه با ارادة خود كار ميكند مثلاً در تقدير الهي نيامده كه ابنملجم قاتل امير المؤمنين(7) شود، بلكه او قطعاً با اختيار خود دست به اين كار زده است. بله اگر در او زمينة توبه و بازگشت وجود داشت، توفيق الهي شامل حالش شده و اين كار را نميكرد، ولي به دليل عدم باورهاي لازم ديني چنين زمينه و توفيقي در او حاصل نگرديد.
در بحث توحيد افعالي ثابت ميشود كه فاعل مطلق خداوند متعال است; يعني هر فاعل و سببي فاعليت و سببيت خود را از خداوند ميگيرد و به هيچ وجه مستقل نيست زيرا ارادة خدا فوق همة ارادههاست و قهراً فاعليت او نيز سبب تأثير ديگر فاعلها ميشود. اين معناي توحيد افعالي است. قضا و قدر الهي (كه قبلاً بحث آن گذشت)، يكي از افعال خداست كه البته در اين خواستة الهي بندگان گاهي ميتوانند اثر بگذارند مثلاً با صدقه دادن يا دعا كردن ميتوانند بلا را از خود دور نمايند. البته باز هم اين فعل بندگان(صدقه دادن) به خدا و مشيت او برميگردد; زيرا مبدأ همة اسباب و علل خداوند است.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.